چگونه با کوچکترین خواهشم مرا خواهی راند
چگونه جای نوازشها ی دست مرا خواهی شست
چگونه نجواهای در گوشت را به فراموشی خواهی سپرد
چگونه با زلزله ای میخواهی آبادیمان را ویران کنی
چگونه محل گونه خود را به جای دگر خواهی برد
چگونه پیوند انگشتانمان را قطع خواهی کرد
چگونه خندهایمان را به گریه بد لخواهی کرد
چگونه آسان مرا به فراموشی خواهی سپرد
سکوت و راز عشق زیباست
بکارت راز عشق با سکوت زیباست.
مثل موج که با غرشش تصویر زند
یا پرنده ای که با پرواز ش پر زند.
آزوی عاشق بودن و عشقم زده .
دل برا موج و غرش و پروازم لک زده .
آرزوی بودن با تو همیشه آرزوم بوده
چیدن یه گل یا که نه بوییدنش آرزوم بوده
خاطرش گرچه چون یاد زفاف میشکند سکوتم را
چون پرنده پر زند
یاد گیرم پرواز و گسترم بال و پرم را