پرتو


باپرتو چشمی از شرق/

بسوی نور روانه شدم/

با زدن پلکی شدم چشم در چشم/

لب به لب در آغوش شدم/

سردی لمس من و گرمی تو/

چو نوری در فضا سیر شدم /

تار گیسوی تو چو ن شب درفضا گردید/

لمس تن تو نور وجودم گردید/

ولی نفهمیدم پرتوت غروب خورشید بود

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد