فریاد

چگونه فریادی  ندای حق است

چگونه زنم  بنشیند

تن پوشی بر حق گردد

چگونه فریادی شنوا دارد

همراه با دشنه و سپر

با فریاد ی جانسوز

چگونه فریادی  دیدار دارد

خون بکارت بر تخت  بی کسی

یا ضجه دردی بی همتا

چگونه فریادی را بو میکشد

نگهبان  گله  قربانیان

پارس میکند از  برای  خدایان

چونه فریادی  خدا داند

که وقت رفتن است

وقت د رآغو ش کشیدن است

وقت دمیدن است

 تو نشان بده فریاد را

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد