حرف من و تو

حرف نم نم بارونه

نم لباس زیر بارونه

حرف خواهش چتره

حرف  دویدن دنبال سر پناه

حرف من وتو حرف نیسم باده

حرف نجوای  وزش

حرف پروازه

حرف لطافت آزادی

حرف  ابستن گلهاست

حرف من وتو

حرف پروازه

حرف گشودن بال زیر آفتابه

حرف من وتو

حرف ابه

حرف روانه دنبال راهه

حرف من وتو

حرف انجام و سرانجامه

ابر سایه دار

 

د رحیات خانه پدری ام

زیر باران یا زیر چتری

کنار درختی ویا د رگوشه کنجی

با و بی همه چیزی

چه فرقی داشت

زیبا بود بارانی که از ابر میچکید

ذره ذرات دنیا را درخشان میکرد

ومیجهید بر شیار ها ی کف زمین

د رمسیر سرنوشت

باغچه  را پر میکرد

تا در مسیری غلتان د رکنار یکدیگر

با هم به غنچه نوشکفته ای رسد

وبا نوازش اولین پرتو خورشید

شادی دو جهان را در سفره بگشاید

ولی د رحیات خانه من

نه چتری است نه گوشه و کنجی

نه درختی است نه باغچه ای

با همه و بی هیچ چیزی

حا ل و هوای ابرها بارانی نیست

نه قطره ای نه شیاری

نه جویباری و غلتشی

وغنچه ای که با  اولین نوازش

کودکی را به کهنسالی میرساند

آری

ابر خانه ما فقط سایه دار دارد