بودن

اومدم  درخونتون  بودی و باز نکردی

توشه راه آوردم  با گشنگی  با زنخوردی

گل  و اسه گلدونت  آوردم  کاشتی  و آب ندادی

کتاب خاطرات تو پر کردی و باز نخوندی

دستم  تو دستت بود و گرم نکردی

لبم بر لبت بود و غنچه رو باز نکردی

 راهتو به راهم کردی و راه نرفتیم

کوزه آب دستم دادی و جرعه نکردم

چشم به چشمم دادی و نگاه نکردم

دل به عشقم دادی و دلدار نبودم

عقل به دلم دادی وعاقل نبودم

این همه گفتند  نوشتند باز گو ش نکردیم

کردی  ومن نکردم

کردم و تو نکردی

بودنت د ربودنم حل نشد


نظرات 1 + ارسال نظر
لیلی سه‌شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1396 ساعت 01:47 ب.ظ http://ltahlil.blogsky.com

بودن یانبودن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد