رفتن

 بیا با هم ودرکنار هم باشیم

وبرای فردایمان

بالی سازیم

برای پریدن از بدیها

ازانسانهای بی پر

وبا پایی گریزان

از برای رفتن

وسرانجام

جایی آرام

از برای بودن

نه استراحت

نه آرامش

ودر این سفر کور

سگی همراه خواهم برد

برای حفظ سکوتم

ومحرم رازم

رازی که جاده میداند

وان پرنده آسمان

گلی خواهم برد

برای حفظ راز حیاتم

و حفظ محرمم

رازی که خاک میداند

وآیا تو را خواهم برد

نمیدانم

شاید نمیدانم

آیا تو راز سکوتم را میدانی

آیا تو راز  حیاتم را میدانی

آیا تو مقصد سفرم را میدانی

سفری کور

و سفری سرد

در زیر آسمان آبی

وزمین بی رنگ

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد