ویران

خود رامیبینم که ریز  ریز گشته ام

خود رامیبینم که نیست گشته ام

بادی می آید

نه طوفان است آنکه می آید

که همه جا را ویران کرد

همه خانه ها را وهمه امید را

وتنها می مانم بی هیچ یاوری

آه رسید ومرا چون کاه

مانند حباب روی آی ترکاند

پاهایم رابه زمین کوفت

وخود را میبینم که که کوهی در دستانم است

میبینم که بر لبه پرتگاه های رفته ام

یا این که در وسط دریا هستم

میبینم که دراوج آسمان بی هیچ بر و پالی هستم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد