ندا ی ما

من آسانم  به لب ماندن

تو گریانی  به دل کندن

فدای تار گیسویت

مگو رازت به کس چون دوست

تو که چشم سیاه داری

مرا بردی نشان کردی

چوتیر به آسمان رها کردی

یکی گشتم به د ل با تو

یکی گردم به راه با تو

به بدنامی رهات کردم

به بدنامی صدات کردند

به حس  لمس تنت یک شب

بدادی عشق پاکت  را بمن هرشب

تو که صادق به رفتاری

تو که نامی به دلداری

مگو صادق نبودیم

مگو فایق نگشتیم

مگو قایق  نداریم 

مگو ساحل نداریم

 صداقت ساحل ماست

عاشقی قایق ماست 

دودستت  با دو دستم 

براهی  گرم د ر گرم

دو دستت د ردودستم  انتهای ماست 



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد